سرفیس سنتروس و گلکسی فولد؛ آیا مایکروسافت متفاوت از سامسونگ حرکت میکند؟
گلکسی فولد یکیاز نخستین دستگاههایی بود که قصد داشت سوار بر موج محصولات تاشو، بر تخت سلطنت دنیای تبلت و موبایل در دههی آتی تکیه بزند؛ اما هیجان سامسونگ برای عرضهی زودهنگام این دستگاه، پیامدهای منفی را باخود بههمراه داشت و بهواسطهی مشکلات پرشمار سختافزاری، سامسونگ بهصورت ناخواسته ذهنیت کاربران دربارهی دستگاههای تاشو را از یک محصول پرکاربرد و جذاب بهسمت محصولی فریبنده، شکننده و آسیبپذیر سوق داد.
پساز ماهها تحقیقاتِ کرهایها روی مشکلات طراحی گلکسی فولد، بالأخره این دستگاه باریدیگر برای عرضه در بازار آماده شد؛ بااینتفاوت که اینبار بهنظر میرسد که دیگر خبری از مشکلات پیشین نباشد.
صرفنظر از تمام تغییرات مثبتی که روی گلکسی فولد اعمال شده، همچنان این دستگاه حس یک محصول نسل اولی را القا میکند؛ محصولی که تنها طرفداران دوآتشه سامسونگ را بهسمت خریدش سوق میدهد. باوجوداین، مشاهدهی گلکسی فولد در ویترین فروشگاههای آنلاین و فیزیکی، برای طرفداران مایکروسافت نیز حس قریبی را تداعی میکند؛ دستگاه تاشویی که سالها تحت پتنتهای متعدد با نامهای سرفیس فون و اندرومدا دربارهی آن صحبت میشد، هماکنون توسط شرکتی دیگر رنگوبوی واقعیت بهخود گرفته است.
امروزه کمتر کسی از اندرومدا صحبت میکند؛ اما قطعا مایکروسافت پادشاهی احتمالی دستگاههای تاشو را بههمینسادگی در دستهای تولیدکنندگان اندرویدی قرار نخواهد داد؛ زیرا طبق شایعات، ردموندیها خود را برای معرفی و عرضهی تبلت تاشوی جدیدی با برند سرفیس تحت نام رمز سنتروس (Centaurus) آماده میکنند.
پرسش این است که آیا مایکروسافت با سرفیس سنتروس خواهد توانست ذهنیت بدی که سامسونگ با گلکسی فولد در جامعه ایجاد کرده، برای همیشه محو سازد و از وقوع دوبارهی مشکلات دستگاه تاشو کرهایها در محصول خود جلوگیری کند؟
گلکسی فولد؛ طعم اولین بودن
سامسونگ در گلکسی فولد بازبینیشده، بهبودهای پرشماری ازجمله مکانیزم خمکنندگی قدرتمندتر و محافظ مقاومترِ صفحهنمایش را اعمال کرده است؛ بااینحال، همچنان برخی موارد در مدلهای بازبینیشده دیده میشوند که از نقص در طراحی خبر میدهند.
وقتی گلکسی فولد را میبندید تا به یک گوشی همراه تبدیل شود، شاهد فاصلهی قابلتوجهی بین دو روی صفحهنمایش هستیم؛ بهاینمعنی که نمایشگر با فاصله از یکدیگر روی هم قرار میگیرند؛ همچنین در حالت بسته که میتوان از گلکسی فولد بهعنوان گوشی همراه استفاده کرد، صفحهنمایشی را مشاهده میکنیم که حاشیههای عجیبوغریبی از سمت بالا و پایین دارد.
مشخصا دستگاهی که هماکنون میبینیم، محصول نبوده که مهندسان سامسونگ طرح اولیه آن را طراحی کرده باشند؛ بلکه این طرح، بهوجودآمده ناشیاز چالشها و محدودیتهای فنی و مهندسی بوده است. ساختار تاشوندهی نمایشگر چالش ساختاری قابلتوجهی را به مهندسان تحمیل میکند؛ چالشهای که برخیاز آنها مهندسان را به زانو در آورده است؛ خمیدگی و چروکیدگی نمایشگر در حالت باز و آسیبپذیری دربرابر فشار کم همگی آثار این چالشها هستند.
همهی این موارد را وقتی در کنار هم قرار میدهیم، با صدایی رسا نسل اولی بودن گلکسی فولد را فریاد میزنند. با تمام این اوصاف، گلکسی فولد اگرچه از یک محصول فوقالعاده دور است؛ اما تماشا و لمس آن از نزدیک حس باورنکردنی را القا خواهد کرد؛ حسی که خبر از آیندهای دارد که در آن دستگاههای موبایل باوجود حفظ حملپذیری بالا، قدرت و تواناییهای بیشتری را در اختیار کاربران قرار میدهند.
نبض آینده در دستان دستگاههای تاشو
درحالیکه اغلب تولیدکنندگان گوشیهای هوشمند بهفکر عرضهی سالانهی محصولات تکراری و خستهکننده خود (بهزعم نویسندهی اصلی مطلب) هستند، شرکتهایی مانند سامسونگ، هواوی و الجی به کاوش راههای جدید و جابهجایی مرزها میاندیشند.
از همین حالا میتوان توانایی بالای محصولات تاشو در خلق ارزشی جدید را حفظ کرد و با پیشرفت فناوریهای مرتبط با لولاها طی سالهای آینده، قطعا اتفاقات هیجانانگیزی در راه خواهند بود. لپتاپها یکیاز نخستین محصولاتی بودهاند که از لولاها بهره گرفتهاند؛ اما مشخصا اندازهی آنها بهگونهای نبوده که در جیب حملشان کرد؛ موضوعی که در تبلتها و گوشیهای تاشو شدنی و ممکن است.
از مزایای دستگاههای تاشو همین بس که میتوانید بهراحتی آنها را روی سطوح صاف قرار دهید و از تماشای محتوای ویدئویی بدون خستگی دست لذت ببرید. دستگاههای تاشو بهمانند کنسول قابلحمل نینتندو 3DS به شما اجازه خواهند داد تا درحالیکه روی یک بخش از صفحهنمایش بازی میکنید، روی قسمت دیگر کلیدهای کنترلی را داشته باشید تا تداخلی در تجربهی گیمینگ شما ایجاد نشود. همین موضوع برای نوشتن اسناد یا ویرایش فایلهای چندرسانهای توسط اپلیکیشنهای قدرتمند نیز صدق میکند؛ درواقع با کنار هم گذاشتن موارد بالا، شاید چندوظیفگی بهتر را یکیاز پیشِپا افتادهترین مزایا این محصولات باشد.
امروزه چنین سناریوهایی را در دستگاههای مدرن نمیبینیم؛ اما بهمرور و با معرفی بیشتر محصولات تاشو، شاهد رشد روزافزون تعداد توسعهدهندگانی خواهیم بود که اپلیکیشنهای جدیدی را با هدف ارتقاء تجربهی کاربری دستگاههای تاشو روانهی بازار میکنند.
درحالیکه تبلتهای اندرویدی نتوانستند آن طوفانی که انتظار داشتیم را در بازار ایجاد کنند؛ اما دستگاههای تاشو نهتنها میتوانند کارِ نکردهی تبلتها را انجام دهند، بلکه فاصله بین گوشیهای هوشمند اندرویدی و کرومبوکهای بهرهورمحور را نیز احتمالا از میان برخواهند داشت؛ موضوعی که قطعا برای شرکتی مانند مایکروسافت چندان خوشایند نخواهد بود.
چالش سرفیس
مایکروسافت رقابت موبایل را برای حفظ جایگاه ویندوز باخت. این موضوع باعث شد تا در سال ۲۰۱۹ در فروشگاه نرمافزاری مایکروسافت استور شاهد خرابهای باشیم که همچنان برای استفاده کارآمد از توییتر و اینستاگرام چارهای جز استفاده از دستگاه اندرویدی یا iOS نداشته باشیم. دراینمیان، سرعت توسعهی ویندوز نیز نسبتبه گذشته کندتر شده و روزبهروز شاهد راهیابی قابلیتهای کمتری به سیستمعامل ردموندیها هستیم.
با معرفی سرفیس سنتروس در رویداد ۱۰ مهر، انتظار میرود که مایکروسافت برای نخستینبار از سیستمعامل مدرن خود که با نام ویندوز لایت و ویندوز Core OS شناخته میشود، رونمایی کند. غول دنیای نرمافزار قصد دارد با سیستمعامل جدید خود از فناوریهای قدیمی ویندوز فاصله بگیرد و راه را برای دستگاههای رایانشی مبتنیبر آرم آماده سازد.
طبق گمانهزنیها، سرفیس سنتروس یک تبلت تاشو خواهد بود که تولیدکنندگان رایانههای ویندوزی را به قدمگذاری در عصر جدیدی از دستگاههای رایانشی قابلحمل تشویق میکند؛ بااینحال، درست بهمانند ویندوز فون، استقبال توسعهدهندگان از سیستمعامل جدید مایکروسافت و سرفیس سنتروس مؤفقیت این نسل از محصولات را تضمین خواهد کرد. براساس شایعات، سنتروس از برنامههای اندرویدی بهواسطهی زیرسیستم شبیهساز و Win32 پشتیبانی خواهد کرد؛ اما مشخص نیست که آیا این برنامهها بهمعنای واقعی کلمه خواهند توانست از توانایی دستگاه تاشو ردموندیها بهره بگیرند.
تیم سرفیس به ساخت دستگاههای باکیفیت مشهور است. آنها پیشتر از سرفیس پرو یک دستگاه همهفنحریف ساختند؛ بنابراین سالها تجربهی ارزشمند را در آستین خود دارند. حال باید منتظر ماند و دید که آیا این تجربه در دستگاه تاشو جدید آنها نیز بهکار خواهد آمد یا خیر.
تیم سرفیس به رهبری پانوس پانای لولای سرفیس استودیو و سپس ساختار پیچیدهی سرفیس استودیو را طراحی کردهاند؛ تجربهای که سامسونگ حداقل از آن بیبهره بوده است. بهواسطهی همین تجربهی ارزشمند، بهاحتمالبسیار شاهد دوبارهی ماجراهایی که برای گلکسی فولد پیش آمد، نخواهیم بود. بااینحال، هرچهقدر که کیفیت سختافزاری محصولات مایکروسافت در سالهای گذشته خوب بوده، کیفیت نرمافزار چنگی به دل نمیزده است. بهعنواننمونه، تجربهی لمسی در ویندوز هنوز پساز چندین سال نامطلوب و ناقص است. درآنسو، توسعهدهندگان هیچ علاقهای به توسعهی اپلیکیشن برای پلتفرم مایکروسافت نداشتهاند.
مایکروسافت بهدنبال این است تا با معرفی همزمان Windows Core OS با دستگاه یا دستگاههای جدید خود، از عزم جدیاش برای قدمگذاری در عصر جدیدی خبر دهد که در آن نرمافزار و سختافزار دوشادوش یکدیگر درجهت خلق تجربهای پویا و یکپارچه حرکت میکنند.
تمامی نظرات